گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر اثنی عشری
جلد اول
[سوره البقرة ( 2): آیه 181 ]...



ص : 331
( فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَی الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ( 181
فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ: پس هر که تبدیل کند امر وصیت را از وصی و حاکم و شاهد بعد از آنکه شنیده باشد آن را، یعنی به او
رسیده و ثابت شده نزد او، یا تغییر دهد قول موصی را یا وصیت را، فَإِنَّما إِثْمُهُ: پس جز این نیست که گناه تبدیل آن یا وصیت نامه
مبدل، عَلَی الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ:
بر آنانست که تبدیل میکنند حکم وصیت را، یا قول موصی را یا وصیت را و ذمّه موصی از آن بري باشد، زیرا ایشانند که خیانت
کردهاند و مخالفت شرع نموده. اگرچه وصیت مستحب است، لکن عمل به وصیت واجب باشد بدون تغییر و تبدیل. پس تهدید
فرماید: إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ: بدرستی
__________________________________________________
1) همان مدرك، صفحه 255 ، حدیث اوّل. )
صفحه 196 از 303
ص: 332
که خداي تعالی شنواست کلام موصی را که به حق است و قول تغییر دهنده را که به غیر حق است، دانا است به نیّت موصی و
تبدیل وصی.
[سوره البقرة ( 2): آیه 182 ]... ص : 332
( فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ( 182
فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ: پس هر که بترسد خواه وارث یا وصی یا حاکم یا مجتهد از وصیت کننده، جَنَفاً أَوْ إِثْماً: میلی از حق به باطل
بر وجه خطا یا عمد. یعنی هر که بترسد از عاقبت عمل آنچه وصیت کند موصی از وصیت ناحق و غیر مشروع، فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ: پس
اصلاح کند میان ورثه و آنانکه براي آنها وصیت شده به اجراي آن بر طریق شرعی، فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ: پس هیچ گناهی نیست بر آن
مصلح از این تبدیل، زیرا این تبدیل باطل است به حق به خلاف اول. إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ: بدرستی که خداي تعالی آمرزنده است
کسی را که تبدیل کند باطل را به حق، یعنی ثواب دهد مصلح را، مهربان است بر وصی که از مضمون وصیت در نگذرد.
[سوره البقرة ( 2): آیه 183 ]... ص : 332
( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ( 183
بعد از آن حکم وجوب روزه را بیان فرماید:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا: اي کسانی که ایمان آوردهاید به خدا و رسول و معتقدات حقه ایمانیه. در منهج از حضرت صادق علیه السّلام
مروي است که چون نداي الهی بندگان را موجب لذت ایشان است، لذا آن را توطئه
ص: 333
کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ: واجب شد بر شما روزه داشتن، کَما کُتِبَ عَلَی «1» . اوامر و نواهی فرموده تا تعب مشقت تکلیف را زایل کند
الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ: چنانچه واجب شده بود بر آنانکه پیش از شما بودند همه امت انبیاء از حضرت آدم علیه السّلام تا حضرت خاتم
صلّی اللّه علیه و آله و سلّم.
چون منع نفس از مفطرات موجب شکستن قوه نفس امّاره و هدم بناي قوه شهوانیه است که مستلزم باشد انبعاث قوه مطمئنه را بر
طاعت الهی، لذا فرماید: روزه را بر شما واجب نمودیم، لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ: براي اینکه بپرهیزید از معاصی که: روزه هادم شهوت است
که مبدء معاصی است.
در کتاب علل الشرایع- صدوق رحمه اللّه روایت نموده در مسائلی که یهودي از حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم سؤال
کند، گفت: خبر ده مرا براي چه خدا واجب فرمود روزه را بر امت تو سی روز و بر امتهاي دیگر بیشتر؟ فرمود: چون آدم از شجره
تناول نمود باقی ماند در شکم او سی روز، پس واجب فرمود بر ذرّیه او سی روز گرسنگی و تشنگی را، و آنچه میخورند تفضل
است از خداوند عز و جل. و همچنین بر آدم علیه السّلام سی روز بود، پس واجب فرمود آن را بر امت من، و آیه شریفه را تلاوت
فرمود کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ (الخ). یهودي گفت: راست گفتی، چیست جزاي کسی که سی روز را روزه دارد؟ فرمود: نیست هیچ
- مؤمنی روزه دارد ماه مضان را براي رضا خدا مگر آنکه واجب فرماید بر او هفت صفت را: 1- آب شدن حرام از بدنش. 2
نزدیکی به رحمت الهی. 3- کفاره ترك اولی پدرش آدم. 4- آسان شدن سکرات مرگ. 5- امان از گرسنگی و تشنگی قیامت.
«2 . » 6 - ل و خ د ت ش ه ب و تئ ا رب ز ا ش ت آ . 7 - م ا ع ط ا ز ا تا ر م ث ی ت ش ه ب . ي د و ه ی ت ف گ : ت س ا ر ی ت ف گ __________________________________________________
صفحه 197 از 303
. 1) منهج الصادقین، جلد اوّل، صفحه 386 )
2) تفسیر برهان، جلد اوّل، صفحه 180 ، حدیث اوّل (ذیل آیه). )
ص: 334
[سوره البقرة ( 2): آیه 184 ]... ص : 334
أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَ فَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَۀٌ طَعامُ مِسْکِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ
( خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ( 184
أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ: روزه واجب شد روزي چند شمرده شده، یعنی موقت به عدد معلوم. مراد روزه ماه مبارك رمضان است که سی روز
یا بیست و نه روز باشد.
فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً: پس هر که باشد از شما که مکلفید، مریض که نتواند یا به سبب روزه مرضش زیاد شود در کیفیت و
کمیّت، أَوْ عَلی سَ فَرٍ: یا بر سفري باشد که در آن قصر باید کرد، فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ: پس بر او باشد به شماره روزهائی که در مرض
یا سفر افطار کرده از روزهاي دیگر که باید قضا کند. وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ: و بر آنانکه طاقت دارند روزه را لکن عارض شده آنها
را آنچه را در عرف مرض نگویند و عاجز از روزه هستند، فِدْیَۀٌ طَعامُ مِسْکِینٍ: فدیه دادن است اطعام فقیر بیچیز هر روزي یک مدّ
طعام، و این اشخاص مانند زن حامله و زن بچه شیرده و پیرمرد و پیرزن که در کتب فقه با شرایط عنوان شده. فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً: پس
هر که زیاد کند به تبرّع خود خیر را و زیاده از مقدار فدیه یا بیشتر از یک فقیر اطعام کند یا جمع کند میان اطعام و صیام، فَهُوَ خَیْرٌ
لَهُ:
پس آن تبرع بهتر است براي او به سبب زیادتی اجر و ثواب. وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ: و روزه داشتن خیر است براي شما، إِنْ کُنْتُمْ
تَعْلَمُونَ: اگر هستید که بدانید فضیلت روزه را و خواصی را که خداوند حکیم در آن مقرر
ص: 335
فرموده، هر آینه روزه را اختیار میکنید.
تبصره: روزه با معرفت از اقوي مکملات نفس ناطقه و موجب ارتقاء است از حضیض حظوظ نفس بهیمیه به اوج تشبّه به ملائکه
روحانیه، بلکه تشبّه به صفات الهی است و لذا فرمود حضرت نبوي صلّی اللّه علیه و آله و سلّم تخلّفوا باخلاق اللّه و احادیث بسیار
در فضیلت روزه وارد شده.
«1» . -1 فرمود حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم هر که روزه بدارد روزي را تبرعا، داخل فرماید خدا او را در بهشت
«2» . -2 فرمود: موکل فرماید خدا ملائکه را به دعاي روزهداران
«3» . -3 فرمود: دعاي روزهدار در وقت افطار مستجاب است
-4 فرمود: بدرستی که در بهشت دري است بنام ریان، داخل نشوند از آن در مگر روزهداران. وقتی آخر آنها داخل شود بسته شود
«4» . آن در
«5» . -5 فرمود: خواب روزهدار عبادت، و نفس زدن او تسبیح است
-6 فرمود حضرت صادق علیه السّلام: هر که روزه دارد در گرما، پس برسد او را تشنگی، موکل فرماید خدا به او هزار ملک را
مسح کنند روي او را و بشارت دهند او را تا افطار کند، خداوند عز و جل فرماید: چقدر طیب است بو و روحانیت تو، اي ملائکه
«6» . من شاهد باشید که او را آمرزیدم
تنبیه بزرگان فرمودهاند روزه سه درجه است:
صفحه 198 از 303
-1 روزه عموم، پس آن نگهداشتن شکم و فرج است از مفطرات معهوده.
-2 روزه خصوص، و آن نگهداري چشم و گوش و زبان و دست و پا و سایر جوارح است از گناهان، چنانکه حضرت صادق علیه
السّلام فرماید:
__________________________________________________
1) جامع احادیث الشیعه، جلد 9، صفحه 379 ، حدیث اوّل و دوّم. )
. 2) جامع احادیث الشیعه، جلد 9، صفحه 101 ، حدیث 32 )
. 3) مدرك پیشین، صفحه 264 ، حدیث 13 و 14 و 15 )
. 4) جامع احادیث الشیعه، جلد 9، باب اول، صفحه 96 ، حدیث 16 )
. 5) همان مدرك، صفحه 100 ، حدیث 29 )
. 6) جامع احادیث الشیعه، جلد 9، صفحه 382 ، حدیث 19 )
ص: 336
اذا صمت فلیصم سمعک و بصرك و فرجک و لسانک (الخ) 3- روزه اخص الخالص، و آن نگهداري قلب است از تمام ما سوي
اللّه و احتراز دل از افکار دنیویه و شواغل دنیه که از توجه به حق بازدارد.
[سوره البقرة ( 2): آیه 185 ]... ص : 336
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُديً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدي وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَ هِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُ مْهُ وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً أَوْ عَلی
( سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ( 185
شَهْرُ رَمَضانَ: آن روزه واجبه ماه رمضان است، الَّذِي أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ: آن ماهی که نازل شده در آن قرآن.
در کتاب کافی- حفص بن غیاث روایت نموده که از حضرت صادق علیه السّلام سؤال نمودم از این آیه شریفه که ماه رمضان نازل
شده در آن قرآن و حال آنکه در مدت بیست سال نازل گردیده؟ فرمود: نازل شد قرآن تماما یک مرتبه در ماه رمضان به بیت
المعمور، پس از آن نزول یافته در مدت بیست سال، و فرمود پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: نازل شد صحف حضرت ابراهیم
علیه السّلام در اول ماه رمضان، و تورات در ششم آن، و انجیل در سیزدهم، و زبور در هیجدهم، و قرآن در بیست و سوم ماه
.«1» رمضان نازل شد
__________________________________________________
1) تفسیر برهان، جلد اوّل، صفحه 182 ، حدیث دوّم. [...] )
ص: 337
تنبیه: ذکر نکردن سه سال اضافه، یا به جهت ظهور آن و یا به سبب نزول آن در بیست سال بوده.
بعد از آن در وصف قرآن فرماید: هُديً لِلنَّاسِ: در حالی که قرآن راه نماینده و هدایت کننده است مردمان را به اعجاز و دعوت
خود از ضلالت و کفر به هدایت و ایمان. وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدي وَ الْفُرْقانِ: دلالتهاي روشن است از حلال و حرام که هدایت تامه
میباشد و از حدود و احکام و سایر شرایع الاسلام که جدا کننده است میان حق و باطل. از حضرت صادق علیه السّلام مروي است
فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ: پس هر که حاضر باشد از شما مکلفان، .«1» که قرآن جمله کتاب و فرقان محکم واجب العمل است
یعنی مقیم در بلد بود در ماه رمضان، پس باید که روزه بدارد آن ماه را.
تنبیه: فضیلت ماه رمضان- امالی صدوق از حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: بدرستی که ماه رمضان ماه عظیمی
صفحه 199 از 303
است، مظاعف شود در آن حسنات، و محو شود در آن سیئات، و بلند گردد درجات هر که صدقه دهد در این ماه، بیامرزد خدا او
را، و هر که غیظ خود را فرو نشاند بیامرزد خدا او را، هر که صله رحم نماید در آن بیامرزد خدا او را. پس فرمود: بدرستی که این
ماه شما نیست مثل ماههاي دیگر، به جهت آنکه وقتی رو آورد، اقبال نماید به تمام برکت و تمام رحمت وقتی برود از شما، برود با
آمرزش گناهان این ماه حسنات در آن مضاعف، و اعمال خیر در آن مقبول است، هر که در این ماه دو رکعت نماز مستحب بجا
آورد، خدا بیامرزد او را. پس فرمود: شقی حقیقی آن کس باشد که بیرون رود از این ماه و گناهانش آمرزیده نشود، پس در این
.«2» هنگام خاسر شوند زمانی که فایز گردند محسنون به جایزههاي پروردگار کریم
وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً: و هر که مریض باشد یا بر وجهی که روزه موجب
__________________________________________________
. 1) تفسیر برهان، جلد اوّل، صفحه 183 ، حدیث 11 )
2) جامع احادیث الشیعه، جلد 9، صفحه 8، حدیث 12 (منقول از امالی صدوق). )
ص: 338
ترس زیادتی مرض شود، أَوْ عَلی سَ فَرٍ: یا در سفر باشد با شرایط هشتگانه مسافر، فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ: پس بر او است قضاي آن روزها
که در مرض و سفر افطار کرده در ایام دیگر که باید بجا آورد. یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ:
میخواهد خدا به شما آسانی را، یعنی حکمت و مصلحت او مقتضی آنست که در مرض و سفر به روزه تکلیف نفرماید. وَ لا یُرِیدُ
بِکُمُ الْعُسْرَ: و نمیخواهد به شما سختی و مشقت را، وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ: و براي اینکه تمام کنید عدد ایام سفر و مرض را و قضا کنید به
مانند آن در وقت دیگر، یا به جهت تکمیل عدد ایام ماه رمضان. وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ: و تا به بزرگی یاد کنید خدا را، یا
تکبیر گوئید در شب و روز عید بر اینکه هدایت فرمود شما را به روزه ماه رمضان و درك رحمت بیپایان. وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ: و
براي اینکه شما شکر کنید نعمتهاي الهی را که از جمله آن تشرف به ماه رمضان و نزول قرآن مجید است.
[سوره البقرة ( 2): آیه 186 ]... ص : 338
( وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِي عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ( 186
شأن نزول: اعرابی از حضرت استفسار نمود که خدا به من نزدیک است تا با او راز گویم یا دور باشد تا به آواز خوانم؟ آیه شریفه
نازل شد:
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِي عَنِّی: و چون پرسند تو را اي پیغمبر بندگان من از صفت من یا از معامله من با ایشان در وقت دعا، فَإِنِّی قَرِیبٌ:
پس بگو به ایشان بدرستی که من نزدیک هستم به علم و اجابت.
تبصره: این مطلب ثابت شده است که حق تعالی از جسمیت و عوارضات آن مانند مکان و زمان منزه میباشد، بنابراین دوري و
نزدیکی نسبت به ذات الهی شایسته نخواهد بود پس آیه شریفه تمثیل است به
ص: 339
کمال علم سبحانی به افعال و اقوال بندگان و اطلاع بر احوال آنان به منزله کسی که مکان او نزدیک باشد به ایشان.
أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ: اجابت میکنم دعوت داعی را، إِذا دَعانِ:
وقتی که مرا بخواند و حاجت او را روا کنم اگر حکمت و مصلحت باشد، یا سؤال او مخالف شرع نباشد. این فرمایش تقریر و تثبیت
است براي قرب و وعده دادن دعا کننده را به اجابت. فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی: پس باید که بندگان طلب اجابت کنند مرا، یعنی چون ایشان را
به ایمان و طاعت دعوت کنند، اجابت نمایند، چنانچه من اجابت دعاي آنها نمایم و مطالب ایشان را برآرم. وَ لْیُؤْمِنُوا بِی: و باید
صفحه 200 از 303
ایمان آورند به من، یعنی بر ایمان ثابت و راسخ باشند، یا وثوق ایشان به اجابت من متحقق شود. لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ: براي اینکه ارشاد
شوند بر طریق حق و ثواب، یا راه یابند به مطلوب خود که از من طلب میکنند.
تنبیه: یکی از وظایف بندگی دعا است، زیرا اظهار عجز و شکستگی باشد بدرگاه سبحانی و فوائد بسیار در آن مندرج و ترغیب در
آن شده است:
-1 صدوق از حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت نموده که فرمود: الا ادلّکم علی سلاح تنجیکم من عدوّکم و تدرّ
.«1» ارزاقکم؟ قالوا بلی، قال تدعون باللّیل و النّهار فانّ سلاح المؤمن الدّعاء
یعنی: آیا دلالت کنم شما را بر اسبابی که نجات دهد شما را از دشمن شما، و فراوان نماید روزي شما را؟ گفتند: بلی. فرمود: دعا
کنید شب و روز، پس بدرستی که اسباب مؤمن دعا است.
.«2» -2 حضرت باقر علیه السّلام فرماید: نیست چیزي دوستتر بسوي خدا از اینکه بنده سؤال کند
3 -
ت
ر
ض
ح
ر
ی
م
ا
ن
ی
ن
م
ؤ
م
ل
ا
ه
ی
ل
ع
م
لا سّ ل
ا
ر
د
تی ص
و
ه
ب
م
ا
م
ا
ن
س
ح
__________________________________________________
1) اصول کافی، کتاب الدعاء، جلد 2، صفحه 468 ، حدیث سوّم. )
2) اصول کافی، کتاب الدعاء، جلد 2، صفحه 466 ، حدیث دوّم. )
ص: 340
علیه السّلام فرماید: بدان آن ذاتی که به ید قدرت او است خزائن آسمان و زمین، بتحقیق اجازه فرموده در دعا کردن و متکفل شده
.«1» براي تو اجابت را، و امر فرموده اینکه سؤال کنی او را تا اجابت فرماید و طلب رحمت کنی تا بخشایش فرماید
.«2» -4 فرمود رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: دعاء سلاح مؤمن، و عماد دین، و نور آسمان و زمین است
-5 فرمود حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم هیچ مسلمان نیست که بخواند خدا را به دعائی که نباشد در آن قطع رحم و
طلب گناهی مگر آنکه عطا فرماید خدا او را به آن دعا یکی از سه خصلت: یا عجله فرماید به عطاي آن، و یا ذخیره فرماید براي
.«3» آخرت او، و یا رفع نماید از او مثل آن را از بدي
- آداب دعا: بزرگان دستور فرموده: 1- اول و آخر آن صلوات. 2
- استقبال قبله. 3- طهارت از حدث و خبث. 4- استعمال طیب. 5
- تجدید توبه و استغفار. 6- صدقه دادن. 7- در مسجد بودن. 8- خضوع و خشوع. 9- تضرع و زاري. 10 - حسن ظن به خدا. 11
- تسمیه. 12
اعتراف به گناه. 13 - تقدیم برادران دینی. 14 - بلند کردن دست.
-15 توسل بوسیله آل محمد علیهم السّلام. 16 - تنظیف شکم از حرام به روزه داشتن. 17 - تمجید و ثناء الهی قبل از دعا.
تبصره: دعائم الدین- در ذیل خطبه از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام روایت نموده که مردي از آن حضرت سؤال نمود: چیست
که ما میخوانیم خدا را و اجابت نفرماید؟ فرمود: قلوب شما خیانت نموده به هشت چیز:
1 -
د
ی
ت
خ
ا
ن
ش
ا
د
خ
ا
ر
سپ ا
د
ا
د
ی
ن
ک
ن
ق
ح
و
ا
ا
ر
ه
چن ا
ن
چ
ب
ج
ا
و
ه
د
و
م
ر
ف
،
__________________________________________________
.( 1) نهج البلاغه، نامه 31 (طبع عبده، صفحه 53 )
2) اصول کافی، جلد 2، صفحه 468 ، حدیث اوّل. )
. 3) بحار الانوار، کتاب الدعاء، جلد 93 ، صفحه 366 ، حدیث 16 )
صفحه 201 از 303
ص: 341
پس بینیاز نکند شما را معرفت شما.
-2 ایمان آوردید به پیغمبر او و مخالفت میکنید شریعت او را، پس کجاست ثمره ایمان شما.
-3 میخوانید کتاب قرآن را پس عمل ننمائید به آن و گفتید شنیدیم و اطاعت نمودیم، پس مخالفت نمودید.
-4 میگوئید ما میترسیم از آتش و هر وقت مقدم شوید به آن، پس کجاست ترس شما.
-5 گوئید ما راغب بهشت هستیم و در هر وقت بجا آورید چیزي که شما را دور میکند از آن، پس کجاست رغبت شما.
-6 میخورید نعمت مولا را و شکر نکنید او را.
-7 خدا امر فرمود به عداوت شما شیطان را، و شما دوستی میکنید با او.
-8 قرار دادید عیوب مردم را در پیش نظر و عیوب خود را پشت سر، ملامت کنید دیگران را و حال آنکه خود شما سزاوارترید به
ملامت. پس کدام دعا مستجاب شود براي شما در حالی که سدّ نمودید ابواب و طرق را، پس بترسید خدا را و اصلاح کنید اعمال
خود را و خالص نمائید سرائر را، و امر به معروف و نهی از منکر نمائید پس مستجاب فرماید خدا دعاي شما را.
[سوره البقرة ( 2): آیه 187 ]... ص : 341
أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَۀَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلی نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَ کُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفا
عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا
الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِ دِ تِلْکَ حُ دُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها کَ ذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ
(187)
ص: 342
شأن نزول: در کتاب کافی- مضمون حدیث از حضرت صادق علیه السّلام آنکه: خوردن و آشامیدن و جماع حرام بود در ماه
رمضان بر کسی که میخوابید بعد از نماز عشاء، پس اتفاق افتاد براي شخصی خوابیدن، پس روز در کار خندق غش بر او عارض
:«1» شد به سبب گرسنگی و تشنگی، آیه شریفه در نسخ آن تحریم نازل شد
أُحِلَّ لَکُ مْ لَیْلَۀَ الصِّیامِ: حلال گردانیده شد براي شما شب روزه، یعنی در شبی که روز آن میخواهید روزه دارید، الرَّفَثُ إِلی
نِسائِکُمْ:
مجامعت با زنان خود، هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ: زنان پوشش هستند براي شما، وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ: و شما نیز پوشش هستید براي ایشان.
نکته: این کلام بیان حلال نمودن و کنایه است از موافقه. چون زوجین معتنق و ملتوي شوند به یکدیگر و هر یک مشتمل میشود بر
دیگري، لذا تشبیه به لباس شده که فرا میگیرد بدن را.
عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَ کُمْ: تعلق یافت علم خدا به معلوم بدرستی که خیانت نمائید نفسهاي خود را و ستم نمائید بر خود
به تعریض آن به عقاب و تنقیص حظ آن از ثواب. فَتابَ عَلَیْکُمْ: پس رجوع فرمود حق تعالی بر شما به رحمت خود و رخصت داد
به مفطرات در شب روزه.
وَ عَفا عَنْکُمْ: و عفو فرمود و درگذشت از شما آن جنایت را و محو اثر آن
__________________________________________________
1) تفسیر برهان، جلد اوّل، صفحه 186 ، حدیث هفتم. )
ص: 343
صفحه 202 از 303
فرمود و آن حکم را که بر شما واجب فرموده بود از شما رفع نمود. فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ: پس این هنگام که از شما عفو و نسخ حکم را
فرمود، مباشرت کنید با زنان در شب ماه رمضان به عنوان جواز و اباحه. وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ: و طلب کنید آنچه نوشته است
خدا براي شما، یعنی تقدیر نموده از اولاد. مراد آنست که غرض اصلی از مباشرت، طلب بقاي نسل باشد نه مجرد لذات و التذاذ به
شهوت، زیرا حکمت از خلق شهوت و مشروعیت نکاح، ایجاد ولد است نه صرف شهوت، و لذا تأکید در امر نکاح و ازدواج بسیار
وارد شده.
وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا: و بخورید و بیاشامید در شبهاي روزه، حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ: تا اینکه روشن شود مر شما را رشته سفیدي
این کنایه است از روشنائی افق صبح. مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ: از رشته سیاهی شب از فجر صادق، یعنی رشته افق سفیدي که
روشنائی روز است از شب مبین گردد. خلاصه آنکه از اول شب تا طلوع صبح مجاز به افطار باشید. ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ: پس
به اتمام رسانید روزه را تا شب که غایت روزه و آخر وقت امساك باشد از اول صبح صادق که فجر مستطیر و منتشر گویند تا وقت
داخل شدن شب که آن غروب آفتاب است و علامت آن زوال حمره مشرقیه است از سمت رأس. و از باب مقدمه علمیه باید یک
مقدار پیش از طلوع صبح و یک مقدار از مغرب داخل شود از باب احتیاط یقین به حد واجب.
بعد از آن حکم اعتکاف را فرماید: وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ: و مباشرت نکنید زنان را، وَ أَنْتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ: و حال شما که معتکف و
مقیم باشید در مساجد. از حضرت سید سجاد علیه السّلام مروي است که فرمود:
تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ: .«1» هر که ده روز دهه آخر ماه رمضان در مسجد معتکف شود، چنان است که دو حج و دو عمره بجا آورده
آنچه مذکور شد از احکام
__________________________________________________
1) دعائم الاسلام، جلد اوّل، صفحه 286 (این روایت، مستند به امام صادق است. در جامع احادیث الشیعه جلد 9 و بحار الانوار )
جلد 97 نیز همین روایت نقل شده است).
ص: 344
روزه، اعتکاف حد الهی است که در دین محدود و مقرر فرموده است. فَلا تَقْرَبُوها: پس نزدیک نشوید آن را. این مبالغه است در
منع تجاوز از آن، زیرا نزدیکی که واقع نشود البته تجاوز محقق نخواهد شد.
تنبیه: آیه شریفه نهی است از نزدیک شدن به حدي که حاجز است میان حق و باطل تا به باطل نزدیک نشود، چه جاي آنکه تخطی
نماید از آن چنانچه فرمود حضرت خاتم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: انّ لکلّ ملک حمی و انّ حمی اللّه محارمه و من حال حول
یعنی براي هر پادشاهی غرقگاهی است، و غرق الهی محرمات او سبحانه میباشد. پس هر که بگذرد .«1» الحمی یوشک ان یقع فیه
اطراف غرقگاه، نزدیک است که واقع شود در آن.
کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ: همچنین بیان مینماید خداي تعالی، آیاتِهِ لِلنَّاسِ:
آیات و نشانههاي خود را از اوامر و نواهی و وعد و وعید و ثواب و عقاب براي عموم مردمان. لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ: براي اینکه بپرهیزید و از
حدود تجاوز نکنید و مخالفت اوامر و نواهی سبحانی را ننمائید.
[سوره البقرة ( 2): آیه 188 ]... ص : 344
( وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَرِیقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ( 188
بعد از آن بیان حکمی دیگر از احکام اسلام را فرماید:
وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ: و نخورید اموال خود را که واقع است میان شما به باطل، یعنی باید نخورد بعض از شما حق بعض
صفحه 203 از 303
دیگر را بر وجهی که خدا مباح نفرموده مانند دزدي و قمار و خیانت و غصب و عقود
__________________________________________________
. 1) تفسیر صافی، جلد اوّل، صفحه 226 )
ص: 345
فاسده باطله. یا مالهاي خود را به نامشروع صرف مکنید مثل شرب خمر و زنا و انواع معاصی. و اولی حمل آیه است بر عموم
محرمات. وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُکَّامِ: و واگذار ننمائید حکومت آن مالها را به حاکمان ظالم. یا بعضی از آن مالها را به رشوه ندهید به
حکام. لِتَأْکُلُوا فَرِیقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ: تا به سبب حمایت ایشان و به رفع تحاکم نزد آنها، بخورید قسمتی از مالهاي مردم را به
ظلم و ستم که موجب گناه است مثل شهادت بناحق و قسم دروغ. وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ: و حال آنکه شما میدانید که آنها اهل باطل و از
جمله ظالمان و عاصیانند. و شبهه نیست که ارتکاب معصیت با علم به آن، از اعظم قبایح است. یا مراد حکام عادل باشند، یعنی
حکومت اموال را به ایشان رفع مکنید به قصد باطل و آتش را بوسیله قسم دروغ و شهادت زور براي خود نطلبید، لکن قول اول
اصح و اقوي باشد به سبب احادیث وارده چنانچه حضرت صادق علیه السّلام فرماید: سیکون فی هذه الامّۀ حکّام یحکمون بخلاف
یعنی زود باشد در این امت حکامی هستند که حکم نمایند به خلاف حق، پس نهی .«1» الحقّ فنهی اللّه المؤمنین ان یتحاکموا الیهم
فرمود خدا مؤمنین را اینکه محاکمه نمایند نزد آنها.
تبصره: قضاوت و حکومت میان مردم امر بزرگی است و براي شیطان در آن تسویلاتی است، و لذا تحذیر از آن در آیات و اخبار
اهل بیت علیهم السّلام وارد شده.
کتاب خصال صدوق از حضرت صادق علیه السّلام روایت نموده قضات چهار قسمند: 1- شخصی که قضاوت کند به حق در حالی
که نداند، پس او در آتش است. 2- کسی که قضاوت کند به جور در حالی که نمیداند او هم در آتش باشد. 3- کسی که
قضاوت کند به جور و میداند، پس او در آتش است. 4- کسی که قضاوت کند به حق و حال آنکه بداند پس او در بهشت است
این در صورتی است که اهلیت .«2»
__________________________________________________
. 1) تفسیر مجمع البیان، جلد اوّل، صفحه 282 )
. 2) خصال، حدیث شماره 620 )
ص: 346
قضاوت و حکومت داشته باشد، زیرا قضاوت منصب پیغمبر و امام یا نائب امام علیه السّلام میباشد.
[سوره البقرة ( 2): آیه 189 ]... ص : 346
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّۀِ قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَ جِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ
( أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ( 189
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّۀِ: سؤال کنند تو را اي پیغمبر از ماههاي هلال.
معاذ بن جبل و ثعلبه که از اعیان انصار بودند، پرسیدند: سبب چیست گاهی جرم ماه باریک و به مرور زیاد شود تا تمام میگردد
بعد رو به نقصان تا به مرتبه اول رسد. چون فهم آن از درك حکمت نقصان و کمال قاصر بود، لذا جواب معرفت و فایده آنرا
فرمود که: قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ: بگو اي پیغمبر که هلالها نشانهها و علامات وقتهاست براي مردمان در اجرت کارگران وعده زنان
و حمل آنان و مدت رضاع و فصال و مدت دیون و تحقق شروط و غیره. وَ الْحَجِّ: و علامت اوقات حج که اداء و قضاي آنها معین
صفحه 204 از 303
شود و حکمت در تغییر هلالها دانستن اوقات عبادات شرعیه و امور موقته است به خلاف آفتاب که همیشه بر یک حال و زیاده و
نقصان ندارد.
مروي است که در جاهلیت بر محرم حرام میدانستند از درب خانه داخل شود، بلکه باید از بام یا از دیوار داخل شود. آیه شریفه
فرمود: وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها: نیست نیکوکاري اینکه درآیید به خانهها از پشت بامها آن که شما آن را به زعم
خود نیکوئی دانید، وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی و لکن نیکوکاري نیکوئی آن کس است که بترسد و بپرهیزد
ص: 347
از خدا به ترك محرمات، وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها: و درآیید به خانهها در حال احرام و غیر آن از درهاي آن، زیرا در عدول کردن
از آن بري نیست، پس در مباشرت امور خود به هر طریقی که خواهید به خانهها داخل شوید.
وَ اتَّقُوا اللَّهَ: و بترسید خدا را در تغییر احکام او و اعتراض بر افعال او بلکه منقاد جمیع اوامر و نواهی باشید. لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ: براي
اینکه رستگار شوید و فیروزي یابید به هدایت، یا بپرهیزید خدا را از مخالفت به امید خلاصی از عذاب و عقوبت.
در مجمع البیان- جابر از حضرت باقر علیه السّلام روایت نموده در معنی آیه که نیکی نیست که بجا آورید امور را از غیر جهات
.«1» شرعیه، بلکه نیکوکاري آنست که اقدام به امور نمائید از جهات مشروعه در هر امري
تتمه- در احتجاج: اصبغ بن نباته گوید: خدمت حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام بودم، ابن الکوا آمد پرسید: چیست قول خدا لَیْسَ
الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها (الخ)؟ فرمود: مائیم خانههائی که امر فرموده از در آن داخل شو، مائیم باب اللّه و بیوتی که از
جانب او است، پس هر که بیعت کند ما را و اقرار کند به ولایت ما، پس بتحقیق از در خانه وارد شده و هر که مخالفت ما نماید و
فضیلت دهد غیر را بر ما، از پشت بام داخل شده.
و نیز حضرت باقر علیه السّلام فرمود: آل محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم درهاي رحمت خدا و راههاي اویند که سالک در
.«2» مسالک سلک آن به مقصود دنیا و آخرت رسد، و خواننده مردمان هستند به بهشت و دلیل و راهنماي به آن تا روز قیامت
نیز «3» و حدیث معروف نبوي صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که فرمود: انا مدینۀ العلم و علیّ بابها و لن تؤتی المدینۀ الّا من قبل الباب
مصدق آنست.
__________________________________________________
. 1) تفسیر مجمع البیان، جلد اوّل، صفحه 284 )
2) تفسیر برهان، جلد اوّل، صفحه 190 ، حدیث پنجم. [...] )
3) الغدیر، جلد 6، صفحه 79 ، حدیث دوّم (در این کتاب شریف پیرامون مصادر حدیث از صفحه 61 تا صفحه 79 بحث شده و تا )
صفحه 81 به بررسی لفظ حدیث پرداخته است).
ص: 348
[سوره البقرة ( 2): آیه 190 ]... ص : 348
( وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ ( 190
بعد از آن حکم جهاد در راه خدا فرمود:
وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ: و مقاتله کنید در راه خدا به جهت اعلاي کلمه حق و اعزاز دین، الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ: آنانکه مقاتله نمایند شما را،
وَ لا تَعْتَدُوا: و از حد تجاوز ننمائید به ابتداي قتال آنها، یا بدون دعوت در مقام کارزار بر میائید، یا آنها را مثله نکنید، یا معاهدان را
مکشید. إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ: بدرستی که خدا دوست نمیدارد تجاوزکنندگان از حد را. در انوار بیان نموده که این آیه
صفحه 205 از 303
منسوخ است: به آیه قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّۀً.
[سوره البقرة ( 2): آیه 191 ]... ص : 348
وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَ الْفِتْنَۀُ أَشَ دُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّی یُقاتِلُوکُمْ
( فِیهِ فَإِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ ( 191
وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ: و بکشید مقاتلان خود را هر جا یابید ایشان را در حلّ و حرم. وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ: و بیرون
کنید ایشان را از آنجا که بیرون کردند شما را، یعنی مکه. و حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم اجراي این حکم فرمود در
روز فتح مکه به کسی که اسلام
ص: 349
نیاورد. وَ الْفِتْنَۀُ أَشَ دُّ مِنَ الْقَتْلِ: و فتنه که عبارت است از مشرك شدن آنان و منع آنها شما را از حرم، سختتر است برایشان از
کشتن شما ایشان را در حرم. یا محنتی که به آن امتحان شوند مانند اخراج از وطن، سختتر است از قتل به جهت دوام محنت و
تألم نفس به آن.
تنبیه: اصل فتنه در کلام عرب عبارت است از ابتلاء، و شامل است تمام فتنههاي دنیائی از قبیل ایجاد فساد و آشوب و هر چه باعث
سلب آسایش عمومی گردد، و همچنین فتنه دینی که عبارت است از گمراه کردن مؤمنین و بازداشتن از دین اسلام که در عالم
معنی ضررش به درجات از کشتن بالاتر است زیرا قتل موجب سلب حیات دنیائی و بدنی باشد، لکن گمراهی از حق، سلب حیات
دینی و آخرتی خواهد بود لذا آیه شریفه اشاره فرماید که فتنه سختتر و دشوارتر است از قتل.
وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ: و مقاتله مکنید با آنان نزدیک مسجد الحرام. مراد همه حرم است، حَتَّی یُقاتِلُوکُمْ فِیهِ: تا آنکه
مقاتله کنند با شما در حرم و هتک حرم نمایند، فَإِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ: پس اگر آنها ابتداي قتال کنند با شما، پس مقاتله کنید ایشان
را و باك مدارید از آنکه ایشان کافر شدند به خداي تعالی.
از ائمه هدي علیهم السلام مروي است که آیه وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ناسخ آیه کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ، و این آیه ناسخ آیه وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ...
وَ دَعْ أَذاهُمْ میباشد و در آیه شریفه دلیل است بر وجوب اخراج کفار از زمین مکه و حدیث نیز بر این قسم وارد شده که فرمود:
نباید جمع شود در جزیرة العرب دو دین: حق و باطل. کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ.
[سوره البقرة ( 2): آیه 192 ]... ص : 349
( فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ( 192
فَإِنِ انْتَهَوْا: پس اگر کفار باز بایستند از کفر و مخالفت و دشمنی، فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ: پس بدرستی که خداي تعالی آمرزنده است
گناهانی را
ص: 350
که در کفر مرتکب شدند، مهربان است که به برکت اسلام ایشان را به دار السلام رساند.
بعد از آن غایت وجوب قتال را فرماید:
[سوره البقرة ( 2): آیه 193 ]... ص : 350
( وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَۀٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمِینَ ( 193
صفحه 206 از 303
وَ قاتِلُوهُمْ: و بکشید ایشان را، حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَۀٌ: تا آنکه نباشد فتنه که اثر کفر و شرك است، وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ: و تا باشد دین و
پرستش و ستایش مر خداي را بخاصه و همه مؤمن و موحد شوند. فَإِنِ انْتَهَوْا: پس اگر باز ایستند مشرکان از کفر، فَلا عُدْوانَ إِلَّا عَلَی
الظَّالِمِینَ: پس هیچ ستمکاري نیست مگر بر کافران، یعنی ظلم مکنید بر باز ایستادگان از شرك، زیرا مستحسن نیست ظلم و تعدي
مگر بر آنکه ظلم نموده به سبب کفر.
نکته: مراد به عدوان عقوبت است. وضع علت شده در موضع، و نام گردیده جزاي ظلم به اسم ظلم به جهت مشاکله.
[سوره البقرة ( 2): آیه 194 ]... ص : 350
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدي عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدي عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ
( الْمُتَّقِینَ ( 194
شأن نزول: در منهج- مشرکان در ماه ذي القعده با مسلمانان مقاتله
ص: 351
نمودند در سال حدیبیه، و اتفاقا سال دیگر حرکت مسلمانان از مدینه به مکه به جهت عمره تمتع در همین ماه واقع شد، و به سبب
:«1» حرمت ماه کراهت داشتند که اگر مشرکان در مقام مقاتله برآیند ایشان چه کنند آیه شریفه نازل شد
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ: ماه حرام که شما براي عمره میروید به عوض آن ماه محرم است که با شما مقاتله نمودند، یعنی اگر
آنها در مقابل جنگ برآمدند، باك مدارید و مقاتله کنید، چه هتک حرمت شما هتک ایشان است. وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ: و حرمتها را
قصاص باشد. حاصل آنکه حرمتی که ملاحظه آن واجب است، قصاص در آن جاري میشود مانند کشتن شخصی به قصاص
شخصی و بریدن دست به دست پس چون ایشان هتک حرمت نمودند به منع کردن، همچنین شما نیز داخل شده اگر با شما قتال
نمودند، شما هم قتال نمائید. فَمَنِ اعْتَدي عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ: پس هر که تعدي و ظلم نماید بر شما به ابتداي مقاتله، پس تعدي
کنید بر او به قتال با او، زیرا دفع شر البته خیر است. این کلام بر سبیل مشاکله است. مراد اینکه جزاي ستم و ظلم را به او رسانید،
بِمِثْلِ مَا اعْتَدي عَلَیْکُمْ: به مثل آنچه ستم شده بر شما، یعنی باید عقوبت شما بر طبق تعدي آنها و مساوي باشد بدون تجاوز از مقدار
آن.
وَ اتَّقُوا اللَّهَ: و بترسید و بیاندیشید خدا را در تعدي و درگذشتن از آنچه مجاز نیستید. وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ: و بدانید اي مسلمانان بدرستی
که خداي تعالی، مَعَ الْمُتَّقِینَ: با پرهیزکاران است به نصرت و معاونت، پس حراست و محافظت شما و اصلاح شأن شما فرماید اگر
پرهیزگار و منقاد اوامر و نواهی الهی باشید، و هر کس خدا با او مساعد باشد، همیشه منصور و مظفر بر دشمنان خواهد بود.
در کنز العرفان از بعضی از مفسرین نقل نموده در معنی و الحرمات
__________________________________________________
. 1) منهج الصادقین، جلد اوّل، صفحه 415 )
ص: 352
قصاص آنکه: حرمت حرم و شهر حرام را قصاص است به داخل شدن مسلمانان در مکه در ماه حرام بر رغم مشرکان، یعنی چون
قریش فخر میکردند به منع حضرت پیغمبر و اصحابش از مکه در سال حدیبیه، لذا حق تعالی در سال آینده حضرت پیغمبر و
اصحاب را داخل مکه فرمود علی رغم مشرکین تا عمره بجا آورند و این قول از حضرت باقر علیه السّلام نیز مروي است.
[سوره البقرة ( 2): آیه 195 ]... ص : 352
صفحه 207 از 303
( وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَۀِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ( 195
شأن نزول: در سالی که حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم عازم شدند براي بجا آوردن عمره، جمعی از فقرا اظهار
تنگدستی نمودند حق تعالی آیه شریفه به جهت آگاهی اغنیاء نازل فرمود:
وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ: و انفاق کنید در راه خدا مانند جهاد و اعلاي دین اسلام و کمک و اعانت فقرا و سایر امورات خیریه، وَ لا
تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَ ۀِ: و میاندازید نفسهاي خود را به هلاکت، یا به دست خود میافکنید خود را به ورطه هلاك، یعنی بخل
ننمایند که منجر به هلاکت است چنانچه فرمود حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: البخیل بعید من اللّه و بعید من الجنّۀ و
یعنی: بخیل دور است از قرب الهی، و دور است از بهشت و نزدیک است به آتش جهنم، و لذا بخل را به .«1» قریب من النّار
هلاکت تعبیر فرموده.
تنبیه: در آیه شریفه اشاراتی است:
__________________________________________________
.( 1) مستدرك الوسایل، جلد 2، صفحه 643 ، (کتاب النکاح، ابواب النفقات، باب 15 ، حدیث 14 )
ص: 353
-1 دال است بر تحریم آنچه ترس هلاك نفس باشد.
-2 دلیل است بر جواز صلح با کفار و سرکشان، هرگاه امام خائف باشد بر نفس خود یا مسلمانان، مانند فعل حضرت پیغمبر صلّی
اللّه علیه و آله و سلّم در عام حدیبیه و حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام در صفین و حضرت امام حسن علیه السّلام با معاویه.
-3 جایز نیست امر به معروف و نهی از منکر در مواردي که مخاطره نفسانی و وقوع در مهلکه باشد، و نتیجهاي هم بر فرض اقتحام
مترتب نگردد.
بنابراین آیه شریفه مقید باشد به آنجائی که اقتحام در مهلکه، نصرت دین و اعزاز اسلام و قرآن در آن نباشد، و الا لازم بلکه واجب
باشد، زیرا تقارن امر مهم که حفظ نفس است با امر اهمّ که حفظ بیضه اسلام است در این صورت البته مراعات حفظ بیضه اسلام
اولی و احق خواهد بود مانند فعل حضرت امام حسین سید الشهداء علیه السّلام و اقدام آن حضرت بر شهادت. و نیز اگر به دیده
بصیرت عاقل فهیم تأمل نماید، هر آینه دریابد که واقعه آن حضرت در کربلا القاء به مهلکه نیست، بلکه موجب ابقاي دین و حیات
اسلام و اعلاي احکام قرآن و رسیدن به قرب حضرت رحمان است.
بنابراین معاندین و آل زیاد و آل سفیان لعنهم اللّه خود را به مهلکه انداختند به سبب خروج بر امام زمان و موجب غضب ذات
احدیت منان و دخول نیران.
وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ: و نیکوئی نمائید، بدرستی که خداوند دوست دارد نیکوکاران را، یعنی لازمه دوستی که احسان و
الطاف است نسبت به آنان منظور میفرماید.
تنبیه: آیه شریفه عام است نسبت به تمام مکلفین در انفاق در کلیه خیرات و راه خدا مطلقا. و مراد به انفاق به طریق اقتصاد است،
چنانچه در کتاب کافی و عیاشی از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود:
اگر مردي خرج کند آنچه در دستش میباشد در راهی از راه خدا، نیکو
ص: 354
میندازید خود را به مهلکه و احسان کنید، خدا دوست میدارد احسان » : نباشد، و موفق به خیر نشده، آیا نیست فرمایش الهی که
یعنی کسانی که میانه روي نمایند در مخارج. «1» یعنی مقتصدین را « کنندگان را
و در کتاب محاسن از آن حضرت مروي است که فرمود: هرگاه شخص نیکو گرداند عملش را، مضاعف فرماید خداي تعالی عمل
صفحه 208 از 303
او را به هر حسنه هفتاد ثواب و این است فرمایش الهی که فرموده مضاعف نماید ثواب را براي هر که خواهد، پس نیکو کنید اعمال
خود را که براي ثواب الهی بجاي آرید. عرض کردند: چه چیز است احسان؟ فرمود: هرگاه نماز کنی نیکو نما رکوع و سجود آن را
و هرگاه روزه داري پس بپرهیز از هر چه فساد روزه در آنست، و هرگاه حج نمودي پس نگاهدار خود را از آنچه حرام است بر تو
.«2» در حج و عمره، و هر عملی که براي خدا بجاآوري پس باید پاك باشد از ناپاکی
__________________________________________________
1) تفسیر برهان، جلد اوّل، صفحه 192 ، حدیث اوّل (ذیل آیه). )
. 2) تفسیر صافی، جلد اوّل، صفحه 230 )
[سوره البقرة ( 2): آیه 196 ]... ص : 354
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِ رْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّی یَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ بِهِ
أَذيً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَۀٌ مِنْ صِ یامٍ أَوْ صَدَقَۀٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَی الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِ یامُ
ثَلاثَۀِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَۀٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَۀٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ
( شَدِیدُ الْعِقابِ ( 196
ص: 355
چون حق تعالی حکم جهاد را فرمود، در عقب آن حج را که اعظم ارکان اسلام است بیان میفرماید: وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ: و
تمام کنید حج و عمره را، یعنی مناسک و حدود و فرائض و آداب آن را بجاي آرید براي حق تعالی نه مثل کفار که طواف و تلبیه
را به نام بتان بجاي آرند.
تنبیه: افعال عمره تمتع پنج است: 1- احرام. 2- طواف خانه کعبه.
- -3 دو رکعت نماز طواف. 4- سعی بین صفا و مروه. 5- تقصیر. بعد از آن افعال حجۀ الاسلام و آن سیزده است: 1- احرام. 2
- وقوف به عرفات. 3- وقوف به معشر الحرام. 4- رفتن به منی و رمی جمرات. 5
قربانی در منی. 6- تراشیدن سر. 7- طواف زیارت. 8- دو رکعت نماز طواف. 9- سعی بین صفا و مروه. 10 - طواف نساء. 11 - دو
رکعت نماز طواف نساء. 12 - ماندن در منی در شب یازدهم و دوازدهم ذي الحجه و بعضی شب سیزدهم باید بمانند. 13 - رمی
جمرات ثلث در منی روز یازدهم و دوازدهم و براي بعضی سیزدهم. و تفصیل در مناسک مندرج است. و حج بر سه قسم است.
تمتع، قران، افراد. شرح و بیان آن در کتب فقه میباشد.
فَإِنْ أُحْصِ رْتُمْ: پس اگر بازداشته شوید به جهت بیماري و ترس و دشمن و غیر آن، فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ: پس بر شما آنچه است
میسر میشود از قربانی، یعنی قربانی کنید و محلّ شوید و در وقتی که مانع برطرف شود، آن را قضا کنید خواه در همین سال اگر
موسم حج نگذشته یا در سال آینده. وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَ کُمْ: و نتراشید سرهاي خود را، این کنایه است از محلّ شدن یعنی از احرام
بیرون میآئید. حَتَّی یَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ:
تا وقتی که قربانی به موضع خود رسد. اما محل هدي مکه است اگر در
ص: 356
عمره باشد، و منی است اگر در حج باشد. فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً: پس هر که باشد از شما مریض در وقت احرام که به سبب آن
محتاج به خلق شود، أَوْ بِهِ أَذيً مِنْ رَأْسِهِ: یا به او رسیده باشد رنجی از سرش مثل درد سر یا جراحت یا غلبه جانور در آن و بدین
جهت سر بتراشد، فَفِدْیَۀٌ مِنْ صِ یامٍ: پس فدیه دهد از روزه سه روز، أَوْ صَدَقَۀٍ: یا صدقه، یعنی اطعام ده مسکین هر یک را مدي
صفحه 209 از 303
گندم، أَوْ نُسُکٍ: یا از قربانی و آن گوسفندي است که ذبح آن نموده به فقرا دهد. فَإِذا أَمِنْتُمْ: پس چون ایمن شوید از خوف دشمن
و یا از مرض، فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَی الْحَ جِّ: پس هر که منتفع و بهرهمند شود به تقرب بخدا بوسیله عمره در حالتی که قاصد حج
باشد، فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ: پس بر او است آنچه میسر شود از قربانی، یعنی از شتر یا گاو و یا گوسفند به شکرانه آنکه توفیق یافته
در جمع میان دو عبادت. فَمَنْ لَمْ یَجِ دْ فَصِ یامُ ثَلاثَۀِ أَیَّامٍ فِی الْحَ جِّ: پس هر که نیابد قربانی، یعنی قادر نباشد بر آن، پس بر او باشد
روزه داشتن سه روز در ایام حج که روز هفتم و هشتم و نهم ذي الحجه است. وَ سَبْعَۀٍ إِذا رَجَعْتُمْ: و هفت روز دیگر وقتی که باز
گردید به وطن خود. تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَۀٌ: این ایام که سه و هفت باشد ده عدد تمام است، این قید براي تأکید و زیادتی اهتمام است
به اتمام آن.
ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ: این حکم مذکور متمتع براي کسی است که نباشد، أَهْلُهُ حاضِ رِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ: اهل او مجاور مقیم مسجد
الحرام، وَ اتَّقُوا اللَّهَ: و بترسید خدا را در جمیع اوامر و نواهی او خصوصا آنچه در باب حج صادر شده، پس محافظت همه آن نمائید.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ:
و بدانید بدرستی که خداي تعالی سخت عقوبت است کسی را که مخالفت او نماید. امر به دانستن آنکه حق تعالی شدید العقاب
است به جهت آنست که حصول علم موجب شود که از عصیان و طغیان بازایستند.
شرح این احکام در کتب فقهیه مندرج است.
[سوره البقرة ( 2): آیه 197 ]... ص : 356
الْحَ جُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ
( الزَّادِ التَّقْوي وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ ( 197
ص: 357
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ: زمان حج ماههاي معروف و مشهور مردمان است. مراد آن است زمان حج در شرع متغیر نمیشود و آن شوال
و ذي القعده و ذي الحجه میباشد. این رد است بر جاهلیت که قائل به نسی شدند. فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ: پس هر که واجب کند بر
خود در این ماهها حج را و الزام نفس کند، یا بقاع نیت و احرام و تلبیات چهارگانه، فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِ دالَ فِی الْحَجِّ: پس
نیست جماع و نه فحش و نه تجاوز از حد شرعی و نه مجادله کردن در حج. این منفیات سه گانه به معنی منهیات هستند و اقامه خیر
در مقام نهی جایز میباشد نزد فصحا. پس مراد آنست که جماع نکنید و فحش ندهید و از احکام شروع تجاوز نکنید در ایام حج، وَ
ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ: و آنچه بجا میآورید از نیکوئی افعال و اقوال، یَعْلَمْهُ اللَّهُ: میداند آن را خداي تعالی. این کلام ترغیب است بر
خیر در عقب نهی از شر تا بجا آورند خیر را در محل شر. و چون حق تعالی عالم است به تمام افعال خیر، پس اقدام به خیر نمائید
که لامحاله مثوبات به شما عاید گردد.
وَ تَزَوَّدُوا: و توشه بردارید از این زندگانی دنیا براي عالم آخرت. فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوي پس بهترین توشهها پرهیزکاري از شرك و
معاصی و محرمات الهی. و نزد جمعی مراد به توشه و زاد، عمل صالح و طاعت و عبادت است براي روز معاد. وَ اتَّقُونِ یا أُولِی
الْأَلْبابِ: پس بترسید و بیاندیشید مرا از مخالفت، اي صاحبان عقل خالص زیرا قضیه لب عقل، مقتضی ترس خدا و آن موجب است
اجتناب و پرهیز از معاصی و محرمات سبحانی را.
ص: 358
تنبیه: آیه شریفه مشتمل است بر اموري:
-1 بیان زمان حج و قسمتی از احکام آن که منهیات سه گانه باشد بطور اجمال.
صفحه 210 از 303
-2 اعلام به آنکه آنچه بجا آورید از خیر، خداي تعالی میداند آن را. این کلام ترغیب و تحریض به خیر است از اقوال و افعال.
-3 تذکر به تهیّه زاد و توشه عالم آخرت به اینکه بهترین زاد تقوي و پرهیزکاري از محرمات و اجتناب از معاصی است.
-4 امر به تقوي نسبت به صاحبان عقل خالص که مقتضی آن پرهیز از محرمات است.
تذکره- در منهج عبد اللّه مبارك نقل نموده: سالی به حج میرفتم، از قافله دور افتادم و به توکل قطع مسافت نمودم. ناگاه کنار
بیابان کودکی هویدا شد جامهاي کوتاه در بر و ازاري در سر بسته و نعلینی در پا کرده، نه زادي و نه راحلهاي، نه یاري و نه
مددکاري. گفتم: سبحان اللّه بادیه خوفناك کودکی خردسال چگونه به مقصد رسد! نزد او رفتم و گفتم: اي صبیّ از کجا میآئی؟
گفت: منّ اللّه.
گفتم: به کجا میروي؟
گفت: الیّ اللّه.
گفتم: چه میجوئی؟
گفت: رضا اللّه.
گفتم: زاد و راحله تو چیست؟
فرمود: زاد من تقوي و راحله من پاهاي من و مراد من مولاي من است.
گفتم: بیابان خوفناك را چه کنی؟
فرمود: هیچکس را دیدهاي که به زیارت دوست خود رود و توجه به او نماید و آن دوست او را واگذارد؟
تعجب نمودم گفتم: اینست کمال زهد. پرسیدم: چه کسی هستی؟
ص: 359
فرمود: از محنت زدگان روزگار چه میخواهی.
من مبالغه نمودم.
فرمود: ما ستم رسیدگان، ما از وطن آوارهگان و ما بدست دشمن درماندگان هستیم.
گفتم: واضحتر بفرما.
فرمود: ما آب دهندگانیم از حوض کوثر، آنانکه توجه به ما کنند پس سعادتمند و مسرور گردند، و هر که ما را مسرور ساخته او را
مسرور گردانیم، و هر که به ما بدي رسانده حلال از مادر متولد نشده، هر که حق ما را غصب نموده روز قیامت وعده ما و او باشد.
این بگفت و از نظر غائب شد.
بسیار تأسف خوردم که او را نشناختم. روزي در مکه به مطاف جماعتی بسیار دیدم حلقه زده و عدهاي ایستاده، پیش رفتم ببینم
کیست.
دیدم همان کودك باشد، حلال و حرام و مشکلات را از او استفسار میکردند، به زبان فصیح و ملیح جواب میفرمود. از یکی
پرسیدم:
کیست؟ گفت: واي بر تو نمیشناسی او را، سنگریزههاي مکه او را شناسند، او قرة العین شهید کربلا حضرت علی بن الحسین علیه
.«1» السّلام است. فورا به پاي او افتادم بوسیدم، عرض کردم: هر چه فرمودي راست باشد
__________________________________________________
. 1) منهج الصادقین، جلد اوّل، صفحه 430 و 431 )
[سوره البقرة ( 2): آیه 198 ]... ص : 359
صفحه 211 از 303
لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْ لًا مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذا أَفَضْ تُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْکُرُوهُ کَما هَداکُمْ وَ إِنْ کُنْتُمْ
( مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ ( 198
ص: 360
شأن نزول: بعضی از اعراب چون به حج میرفتند تجارت نمیکردند و آن را گناه میدانستند، و چون دهه ذي الحجه میشد از
خرید و فروش دست برمیداشتند. و جمعی از تاجران که به حج آمدندي میگفتند: داج لا حاج یعنی اینها مکاریان باشند نه
حاجیان حق تعالی آیه شریفه نازل فرمود:
لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ: نیست بر شما گناهی، أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ:
از آنکه طلب کنید در راه حج و موسم آن فضل و روزي را از پروردگار خود بواسطه تجارت، و معامله شما را از فیض حج بیبهره
نسازد. فَإِذا أَفَضْ تُمْ مِنْ عَرَفاتٍ: پس چون برگردید با جمعیت از عرفات، فَاذْکُرُوا اللَّهَ: پس یاد کنید خدا را به تلبیه و تهلیل، عِنْدَ
الْمَشْعَرِ الْحَرامِ: نزدیک مشعر الحرام که محل مشهور است.
بیان- تسمیه عرفات چنانچه از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام مروي است که فرمود: جبرئیل علیه السّلام مناسک حج را به
.«1» حضرت ابراهیم علیه السّلام تعلیم نمود، حضرت فرمود: عرفت عرفت
و تسمیه مشعر از اشعار به معنی علامات که آثار اطاعت بندگان هویدا و آشکار است. و تسمیه آن به حرام به جهت حرمت آنست
و آن را (مزدلفه) نیز گویند به معنی نزدیک، زیرا مردمان در آنجا نزدیک بهم باشند، یا به سبب اجتماع آدم علیه السّلام و حوا
علیها السّلام میباشد در آن.
وَ اذْکُرُوهُ کَما هَداکُمْ: و یاد کنید خدا را در مشعر الحرام به تلبیه و تهلیل و دعا، چنانچه هدایت فرمود شما را به تعلیم مناسک و
ارشاد و سعادت و خیر، زیرا شکر نعمت هدایت واجب است. وَ إِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ:
و بدرستی که بودید شما پیش از این هدایت، یا قبل از بعثت هادي مطلق که حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است، لَمِنَ
الضَّالِّینَ: هر آینه
__________________________________________________
. 1) تفسیر مجمع البیان، جلد اوّل، صفحه 295 )
ص: 361
از جمله گمراهان و جاهلان به ایمان و دین و احکام، یا نبودید شما قبل از این مگر از گمراهان و جاهلان به احکام اسلام (در این
نافیه یا مخفّفه از مثقله است). « ان » صورت
[سوره البقرة ( 2): آیه 199 ]... ص : 361
( ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ( 199
ثُمَّ أَفِیضُوا: پس بازگردید و مراجعت کنید، مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ:
از آنجا که مراجعت کنند همه مردمان، یعنی از عرفات. و این از حضرت باقر علیه السّلام مأثور است و تفصیل آن در کتب فقهیه
میباشد. و مراد به ناس از قبیل تسمیه آن حضرت باشد به امت. یا مراد آن حضرت و اسحق و اسمعیل و انبیاي دیگرند که بعد از
ایشان بودهاند چنانچه از حضرت صادق علیه السّلام مروي است. بنابراین امر به توقف در عرفات صریحتر باشد.
وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ: و طلب آمرزش کنید از خداي تعالی از مخالفت فرمان او، إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ: بدرستی که خداي تعالی بسیار بسیار
صفحه 212 از 303
آمرزنده است گناهان گذشته مستغفران را، مهربان است به اینکه افاضه نعم فرماید برایشان، یا رفع درجات ایشان فرماید در بهشت.
ذکر استغفار آگاهی است بر آنکه بجا آوردن افعال حج سببی است مهیا شده براي استحقاق غفران و افاضه رحمت حضرت سبحان
«1» و از حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مروي است: الحجّ اج و العمّار وفد اللّه ان دعوه اجاب و ان استغفروا غفر لهم
یعنی: حج گذاران و عمره کنندگان، رسول و امیر خدا میباشند، اگر خدا را بخوانند اجابت فرماید، و اگر آمرزش طلبند بیامرزد.
__________________________________________________
1) بحار الانوار، جلد 99 ، صفحه 16 ، حدیث 55 (از امام باقر) و مستدرك الوسایل، جلد 2، صفحه 8، حدیث 16 (از رسول خدا )
.(« ص»
ص: 362
تتمه: علی بن عبد العزیز نقل نموده که سالی به اتفاق ابی عبد اللّه بن القاسم سفر حج مشرف و چون به موقف رسیدم، به موضعی
دور که آب بود رفتم و غسل کردم و نفقه که داشتم آنجا گذاشتم به قافله آمدم. رفیق گفت: براي من نان و خرما بخر. فورا آن
نفقه یادم آمد، برگشتم به آن موضع که رسیدم، کیسه بجاي خود بود برداشتم. در حین مراجعت تمام آن وادي را پر از خوك و
میمون دیدم، ترسیدم، به تعجیل تمام پیش از صبح به قافله رسیدم. رفیق سؤال نمود کجا بودي. من آنچه را دیده بودم نقل کردم،
گفت: دانی آنها چه بود؟ گفتم: نه. گفت: آن گناهان حاجیان و معتمران بود.
[سوره البقرة ( 2): آیه 200 ]... ص : 362
فَإِذا قَ َ ض یْتُمْ مَناسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آباءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْراً فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ
(200)
شأن نزول: در جاهلیت، مرسوم اشرف عرب آن بود که چون از مناسک فارغ شدي نزدیک خانه یا ما بین مسجد منی و جبل الرحمه
ایستاده به رفعت حسب و شهرت نسب پدران خود مفاخرت نموده میگفتند پدران ما مهمانی چنین کردند و چنان شمشیر زدند و
اطعام نمودند حق تعالی رد آن را فرمود:
فَإِذا قَ َ ض یْتُمْ مَناسِکَکُمْ: پس چون بجاي آرید جمیع مناسک حج خود را، فَاذْکُرُوا اللَّهَ: پس یاد کنید خدا را و به ثناي او مشغول
شوید.
کَذِکْرِکُمْ آباءَکُمْ: مانند یاد کردن شما پدران خود را، یعنی ذکر خدا بسیار کنید و در آن مبالغه نمائید چنانچه یاد پدران خود کنید
در مفاخرت. أَوْ أَشَ دَّ ذِکْراً: یا شدیدتر و عظیمتر ذکري، زیرا منعم حقیقی را سپاسداري در مفاخرت و شکرگزاري به درجات
سزاوارتر باشد و لطف او مقتضی
ص: 363
تحریص بندگان است به آنچه موجب خیر و نفع آنها است، و لذا پنج مرتبه امر به ذکر را تکرار فرموده در امکنه و ازمنه مختلفه والا
ذات سبحانی اجل و اعلا باشد از نفع و ضرر بندگان نسبت به ساحت کبریائی او. چون ذاکرین دو طبقه میباشند:
طبقه اول مطلوب آنها از یاد خدا اغراض دنیویه باشد از مال و جاه و خدم و حشم و غیر آن چنانچه فرماید: فَمِنَ النَّاسِ: و بعضی از
مردمان، مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا: کسی است که میگوید پروردگارا عطا فرما ما را در دنیا فلان و فلان را، یعنی چیز محقر دنیا
را میطلبند، وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ: و نیست و نخواهد بود براي او در آخرت هیچ بهره و نصیبی، زیرا همه قصد و همت او در
این ذکر مقصور و مصروف به دنیا بوده. نزد اکثر مفسرین مراد به این شخص کافر است که معتقد به حشر و قیامت نیست، و اگر
این شخص مؤمن باشد مراد آنست که نصیبی که داعی آخرت باشد از آن محروم است.
صفحه 213 از 303
[سوره البقرة ( 2): آیه 201 ]... ص : 363
( وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَۀً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَۀً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ ( 201
بعد از آن طبقه دوم را بیان فرماید:
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ: و بعضی دیگر از مردمان کسی است که میگوید: رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَۀً: اي پروردگار ما عطا و مرحمت فرما ما
را در دنیا نیکوئی، یعنی صحت و نعمت و امنیت و راحت به جهت اعانت بر امر آخرت و توفیق طاعت. وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَ نَۀً: و در
آخرت هم نیکوئی از ثواب بهشت و علوّ درجات و رسیدن به فیوضات. وَ قِنا عَذابَ النَّارِ: و نگهدار ما را از عذاب آتش جهنم به
عفو و مغفرت و فضل و مرحمت.
ص: 364
تنبیه: آیه شریفه تحریص و ترغیب بندگان است به یاد خدا. مفسرین را در آیه شریفه اقوالی است.
-1 از حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مروي است که فرمود: حسنه در دنیا صحت و عافیت، و در آخرت مغفرت و
.«1» رحمت است
-2 در کتاب کافی- از حضرت صادق علیه السّلام سؤال شد از این آیه شریفه فرمود: رضوان خدا و بهشت است در آخرت، و
.«2» وسعت در معیشت و حسن خلق است در دنیا
-3 از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام مروي است که فرمود: حسنه این جهان زن صالحه، و حسنه آن جهان حور حمیده و عذاب
.«3» نار، زوجه ناشایسته درشت خوي و سخت گوي بدلقا است
و مصدق اینست فرمایش حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که فرمود: هر که قلب شاکر و لسان ذاکر و زوجه صالحه داشته
.«4» باشد که اعانت کند او را بر امر دنیا و آخرت، پس او را در دنیا و آخرت حسنه دادهاند و محفوظ گشته از عذاب آتش
-4 نزد بعضی حسنه در دنیا علم و عبادت، و در آخرت بهشت و عذاب نار عبارت است از گناهان و شهوات مؤدي به آن.
[سوره البقرة ( 2): آیه 202 ]... ص : 364
( أُولئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ ( 202
أُولئِکَ: آن گروهی که خیر دنیا و آخرت میطلبند، لَهُمْ نَصِ یبٌ مِمَّا کَسَ بُوا: براي ایشان است نصیبی از ثواب به جهت آنچه کسب
نمودهاند از کارهاي نیکو. امر ایشان را است بهره مقدر از آنچه دعا نمودند به آن. و
__________________________________________________
. 1) بحار الانوار، جلد 81 ، صفحه 184 )
. 2) و ( 3) تفسیر صافی، جلد اوّل، صفحه 237 )
. 4) تفسیر مجمع البیان، جلد اوّل صفحه 298 )
ص: 365
بنابراین تسمیه دعا به کسب به جهت آنست که دعا از جمله اعمال و عبادت محسوب میشود. وَ اللَّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ: و خداي تعالی
زود حساب فرماید خلایق را که به مقدار لمحهاي محاسبه اولین و آخرین را فرماید با کثرت عدد آنها و بسیاري اعمال ایشان، زیرا
حساب الهی علم ازلی سبحانی باشد به افعال و اقوال بندگان، و مسلم است زمان لازم نخواهد داشت و طول موقف به جهت جواب
آنها است.
صفحه 214 از 303
و در نهج البلاغه- از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام سؤال شد چگونه حساب خواهد کرد حق تعالی با خلایق و به چه نوع شماره
اعمال آنها فرماید با کثرت ایشان؟ فرمود: کما یرزقهم علی کثرتهم: یعنی همچنانکه روزي میدهد ایشان را با وجود کثرت ایشان.
پس عرض شد:
یعنی همچنانکه روزي میرساند به «1» چگونه حساب فرماید با ایشان و حال آنکه نمیبینند او را؟ فرمود: کما یرزقهم و لا یرونه
ایشان و حال آنکه نمیبینند رازق خود را.
[سوره البقرة ( 2): آیه 203 ]... ص : 365
وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقی وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ
( تُحْشَرُونَ ( 203
وَ اذْکُرُوا اللَّهَ: و یاد نمائید خدا را، فِی أَیَّامٍ مَعْدُوداتٍ: در روزهاي شمرده شده به نام تشریق که یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ذي
الحجه باشد.
مراد آنست که در عقب پانزده نماز براي کسی که در منی باشد تهلیلات معینه را بگوید. فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ: پس هر که تعجیل
کند و از منی برود در دو روز اول، بعد از رمی جمرات، فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ: پس گناهی نیست
__________________________________________________
. 1) نهج البلاغه، حکمت 300 )
ص: 366
بر او، لکن دو حکم بر او باشد: 1- آنکه نفر و کوچ کردن جایز نیست مگر بعد از زوال. 2- هرگاه آفتاب غروب کند روز دوازدهم
در منی باشد واجب و متحتم است بر او ماندن شب سیزدهم در منی و رمی روز آن.
وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ: این نبودن گناه، لِمَنِ اتَّقی براي کسی است که پرهیز نموده باشد از صید و نساء و طیب، چنانچه مروي و
فتواي اکثر میباشد. شرح این حکم در کتب فقهی است. وَ اتَّقُوا اللَّهَ: و بترسید و بیاندیشید خداي تعالی را در مجامع امور خود تا از
عذاب او رها شده و به مثوبات جلیله او فایز شوید. وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ: بدانید بدرستی که شما بسوي جزا و پاداش الهی
محشور میشوید. و مسلم است این عمل و اعتقاد منبعث گرداند در مؤمن عزم و جزم به اطاعت اوامر سبحانی و ترك مناهی و
محرمات الهی.
[سوره البقرة ( 2): آیه 204 ]... ص : 366
( وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ ( 204
شأن نزول: اخنس ثقفی مردي نیکو روي و شیرین سخن بود، روزي خدمت حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آمد عرض
کرد: آمدهام تا اسلام آورم و اطاعت شما کنم و قسمهاي مؤکده و خدا را شاهد گرفت در گفتار خود. چون بازگشت و از
آبادیهاي مدینه گذشت، زراعت جمعی را به آتش سوزانید و چهارپایان مسلمانان را به شمشیر پی کرد آیه شریفه نازل شد:
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ: و از مردمان کسی است که به شگفت میاندازد و خوش حال سازد، قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا: گفتار او در
مصالح زندگانی دنیا و اسباب معاش. مراد آنست که حلاوت و فصاحت گفتار او در امور دنیا و تدبیر آن تو را به تعجب درآورد. وَ
یُشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ: و
ص: 367
صفحه 215 از 303
شاهد و گواه میآورد خدا را بر آن چیزي که در قلب او است، یعنی میگوید خدا شاهد است که دل و زبان من یکی است. وَ هُوَ
أَلَدُّ الْخِصامِ: و حال آنکه او ستیزهتر است در خصومت با اهل اسلام، یا سختترین دشمنان باشد در دشمنی.
بعد از آن بیان ستیزگی و دشمنی او را فرماید:
[سوره البقرة ( 2): آیه 205 ]... ص : 367
( وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ ( 205
وَ إِذا تَوَلَّی: و چون برگردد از خدمت تو، یا چون والی گردد و سلطه پیدا کند. سَ عی فِی الْأَرْضِ: بشتابد در زمین، لِیُفْسِدَ فِیها: براي
آنکه فساد کند در آن به اعمال ناشایسته خود. وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ: و نابود سازد کشت و زراعت جماعتی را به سوزانیدن و
هلاك کند چهارپایان را به پی کردن و قطع نسل آنان. در کتاب کافی- از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده که
وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ: و خداي تعالی دوست نمیدارد و نمیپسندد فساد .«1» فرمود: هلاك شود زراعت و نسل به ظلم و سوء سریره
و تباه کاري را، پس از غضب او بترسید و حذر نمائید.
تنبیه: این مقدمه ثابت شد که آیات شریفه عام است نسبت به عموم مکلفین، پس کسانی که متصف بدین صفات باشند مشمول آیه
شریفه خواهند بود در هر عصر و زمانی تا قیامت و فساد در زمین دو قسم میباشد:
-1 فساد به تعدي و ظلم و اتلاف اموال و اغنام و احشام و محصولات مردم. 2- فساد در دین چنانچه علی بن ابراهیم قمی از حضرت
یعنی «2» صادق علیه السّلام روایت نموده الحرث فی هذا الموضع الدّین و النّسل النّاس
__________________________________________________
1) و ( 2) تفسیر برهان، جلد اوّل، صفحه 205 ، حدیث اوّل و ششم. )
ص: 368
حرث در این آیه مراد دین و مراد ناس مردم میباشند. بنابراین آنچه موجب فساد دین باشد، داخل میباشد از اضلال مردم و
مؤسسات محرمه و اشاعه و ترویج معاصی و قبایح و توهین به مقدسات مذهبی و طبع و نشر کتب ضلال و تقویت و امضاء مجالس
نامشروع و غیر آن، و البته این گونه امورات خلاف رضاي الهی و موجب سخط سبحانی خواهد بود.
[سوره البقرة ( 2): آیه 206 ]... ص : 368
( وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ ( 206
وَ إِذا قِیلَ لَهُ: و زمانی که گفته شود این منافق را که، اتَّقِ اللَّهَ: بترس خدا را و پرهیز کن غضب او را و واگذار کار بد خود را، أَخَذَتْهُ
الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ: بگیرد او را عصبیت و حمیت جاهلیت به ارتکاب گناهی که او را از آن ترسانیده و تهدید نمودند به آن به جهت
لجاجت، یعنی از روي لجاجت همان را مرتکب شود. فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ: پس کافی است او را جهنم و عذاب آن در جزاي کردار او. وَ
لَبِئْسَ الْمِهادُ: و هر آینه بد فراشی است آتش جهنم، زیرا عذاب و نکال آن دائم و انقطاعی نخواهد داشت.
تبصره: آیه شریفه تهدید عظیمی است نسبت به کسی که مرتکب عمل ناشایسته شود و پس از نهی از منکر و تذکر دادن به او که
بترس از خدا و غضب او، عوض تنبه و تحرز بناي لجاجت را گذارده باز هم آن را مرتکب شود از روي ستیزگی و لجوجی، چنانچه
در عصر حاضر نیز مشاهده شود نسبت به اشخاص عنود و لجوج و البته چنین کسی مورد فرمایش الهی خواهد بود که: فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ
وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ. عظمت این معصیت به مرتبهاي است که جهنم با شدت عقوباتش جزاي او خواهد بود.
ستیزگی نمودن میبرد فکر و اندیشه خیر و صلاح را. «1» نهج البلاغه- حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرماید: اللّجاجۀ تسلّ الرّأي
صفحه 216 از 303
و لذا مانع
__________________________________________________
[...] . 1) نهج البلاغه، حکمت 179 )
ص: 369
است طرف مقابل را که در استماع کلمه حق توجهی داشته باشد که شاید متأثر گردد، بلکه حمیت و عصبیت او را در ضلالت و
هلاکت ابدي وارد سازد نعوذ باللّه من هذه الحالۀ الوخیمه.